روزگاری انسان به گذشته‌ها پرواز می‌کرد و بر لب رودخانه‌ای ایستاد تا دمی به سرگذشت زندگی بنگرد. انبوه شاخ و برگِ درهم‌گره‌خوردۀ گیاهان آب را از نظر محو می‌کرد. نهر آب لبریز حیات بود. ماهی‌ها در این فکر بودند که چه عالی می‌شد اگر به خشکی پناه می‌بردند و دل از ‌گل‌زار و نهر کم‌عمق خود می‌کندند. آنها می‌خواستند از زیر سایۀ سنگین شکارچی خلاص شوند و خود را بر زمینی بکشانند که در آنجا هیچ‌کس لقمه‌ای را از دهان کسی نمی‌ربود.

از: باب هُلمز

متن فارسی از: فرزین آقازاده

بخش دوم: نخستین گردنکش تاریخ، نیمی ماهی، نیمی دوزیست

ادامه مطلب »

جویندگان سنگواره، آنان‌که مدت‌ها درپی نخستین موجود دریایی بوده‌اند که روزی روزگاری خود را سینه‌خیز و کشان‌کشان از آب به خشکی آورده است، این دفعه گنجی گران‌قدر پیدا کرده‌اند.

باب‌هُلمز از تازه‌ترین حلقه مفقودۀ دیروز و پیداشدۀ امروز در دنیای جانوران می‌گوید.

متن فارسی از: فرزین آقازاده


بخش یکم: آشنایی با تیکتالیک و داستان کشف این موجود بدریخت

ادامه مطلب »

روزگاری در پس آسمان مه‌گرفتۀ سپیده‌دمان انسانیت، کودک دیرسال در آغوش مادرش خفته بود …

دخترْکوچولوی سه ساله‌ای که سه میلیون و سیصدهزار سال درلابه‌لای ماسه‌سنگها گیر افتاده بود و عاقبت، دانشمند اتیوپیایی و همراهانش اورا یافتند و با تلاشی طاقت‌فرسا پیکر کوچکش را از دل سنگها بیرون کشیدند. او برای بار دوم اما این بار به‌کندی و بسیار آهسته از زهدان تاریخ پا به دنیای ما نهاد …

از: کریستوفر پ. سْلُـون

بازنویسی و ترجمه از: فرزین آقازاده

ادامه مطلب »