از: استیوِن پینکِر
متن فارسی از: فرزین آقازاده
سروقتِ مسئلۀ دشوار
برای اینکه متوجه درجۀ دشواری این مسئله بشوید به این فکر کنید که چگونه میتوانید بدانید که آیا رنگها در چشم شما درست همان است که من میبینم یا نه؟ شکی نیست که همگی ما رنگ چمن را سبز مینامیم، اما به این فکر کنید که شاید شما رنگ چمن را آن رنگی میبینید که اگر من به جای شما بودم و به آن نگاه میکردم مثلاً بنفش مینامیدم یا بالعکس. یا در تخیل خود تصور کنید که واقعاً یک مردۀ متحرک وجود دارد و عاری از احساس است. یعنی درست مثل دیگران رفتار میکند اما خالی از نَفْس است و هیچ احساسی ندارد. بهراستی او چگونه خواهد بود؟ چنین موجودی دستمایۀ ماجراهای جالبی در داستانهای علمیتخیلی «استار ترِک» بود که حتماً بعضی از شما آنها را خوانده یا تماشا کردهاید. در یکی از این ماجراها مسئلۀ بغرنجی مطرح میشد. آنجا که مقامات تصمیم گرفته بودند برروی ناوسروان «دِیتا»، که یک انسانواره یا آدممصنوعی بود، فرایند مهندسی معکوس۱۷ انجام دهند. در این هنگام جر و بحث داغی بین آنها درگرفت که با این کار آیا فقط قطعات یک ماشین را پیاده کردهاند و یا به زندگی موجودی احساسمند پایان دادهاند؟